پارسا نفس زندگی

دکتر شریعتی

1390/9/21 14:19
نویسنده : نوران
72 بازدید
اشتراک گذاری
زن عشق می کارد و کینه درو می کند… دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر… می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی …. برای ازدواجش ــ در هر سنی ـ اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی … در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو … او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی … او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی…. او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد …. او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی …. او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر … و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد… و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت، زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛ گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛ سینه ای را به یاد می اورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند… و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد…! و این رنج است
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)