پارسا نفس زندگی

89/4/15دانشمند کوچولوی من

1390/11/23 14:15
نویسنده : نوران
203 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزترینم دانشمند کوچولوی مامان فردا 2سال و 4ماهه میشه فردا دقیقا در سال 86روزی هست که من فهمیدم کوچولوی نازی مثل شما تو دلمه هرگز اون روز رو نمیتونم فراموش کنم گل پسر مامان روز به روز بزرگتر میشی و من و بابا پیرتر این حقیقت تلخ زندگی هست گلم وای قربون حرف زدنت بشم باورم نمیشه در عرض 1.5 ماه اینقدر خوشگل حرف بزنی خیلی خیلی با مزه حرف میزنی وقتی من لباس جدید میپوشم مامان اوشل شدی میگم قربونت برم خوشگلی ماهی نفسی میگی نه مامان اوشله وای دلم ضعف میره  از رو زمین موی منو بلند میکنی میگیری تو دستت میگی همش موهات میلیزه دیشب اومدم کنارت تو تختت دراز کشیدم تا ببینم باد کولر بهت میخوره یانه برگشتی میگی جای اودت بخواب منو و بابایی مرده بودیم از خنده بماند شما همش هوس خوابیدن تو جای ما رو میکنی و من همش آویزونم و گردنم همیشه در حال درد

یه ذره علائم سرماخوردگی داشتی برات گل گاوزبون و اویشن و چهارتخمه درست کردم همش با جنگ و دعوا میخوری دیشب عین آقاها نشستی میگی بخورم اوب بشم واای جیگر شیرین زبون من

یه چیز دیگه بگم یه دختره تو کلاستون هست باران چند روز پیاپی می اومدم دنبالت بابای اونم میومد دیدم دستشو گرفتی با هم اومدین پایین روز بعد تو پله ها منتظر باران مونده بودی موقع خداحافظی هم میگی باران کجا رفت چرا رفت الهی مادر قربونت بشه اگه الان با عروس نازنینم داری این خاطراتو میخونی عروس جان پسرمو اذیت نکنی اون یه عشق کودکانه بود اینجا پارسا دوسال و چارماهست نه این یلی که پیشت نشسته گلم الان یقینا تو تنها عشق زمینی اونی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)