چرا مرا بدنیا آوردی
در جواب ِ فرزندم که پرسيد: چرا مرا به دنيا آوردي؟ زيرا سالهاي جنگ بود و من نيازمند ِ عشق بودم براي چشيدن ِطعم آرامش. زيرا بالاي سي سال داشتم و مي ترسيدم از پژمردن پيش از شکفتن و غنچه دادن. زيرا طلاق واژه اي ست تنها براي مرد و زن نه براي مادر و فرزند. زيرا تو هرگز نميتواني بگويي: مادر ِ سابق ِ من حتي وقتي جنازهام را تشييع مي کني. و هيج چيز، هيچ چيز در اين دنيا نمي تواند ميان ِ مادر و فرزند جدايي افکند نفرت يا مرگ حتي. و تو بيزاري از من زيرا تو را به دنيا آورد ه ام تنها به خاطر ِ ترسم از تنها ماندن و هرگز مرا نخواهي بخشيد تا زماني که خود فرزندي به دنيا آوري ناتوان از تاب آوردن ِ خاکستر ِ سوزان ِ روياه...
نویسنده :
نوران
12:47