پارسا نفس زندگی

سه شنبه 25/10/1386

1390/6/6 8:53
نویسنده : نوران
63 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل مادر .خوبی پسر گلم تو دل مامان بهت خوش میگذره بمیرم الهی حتماً میگی چه خوشی جا به این تنگی ولی خوب مادر چاره چیه هفتاد روز دیگه باید تحمل کنی تا سرو مروگنده بشی آره درسته جات تنگه ولی ارزششو داره به قول خانوم دکتر این روزای آخر یه روز هم یه روزه قربون اون دست و پای کوچولوت برم که شکم مامانی رو با کیسه بوکس اشتباه گرفتی شوخی کردم گلم هرچی دوست داری تکون بخورمامانی هوا خیلی خیلی سرده یه برف قشنگی باریده شهر پیراهن سفید پوشیده منم از ترس سرخوردن عین آدم آهنی راه میرم با این شکم قلمبه و کمر تورفته درد زیادی رو تحمل میکنم مامان جون کمردرد -پادرد-دندون درد الان میگی چقدر منت میکنی همه اینا فدای سر پسر گلم فدای یه تار موی پسرم کلی روشکمم خطهای قرمز افتاده بهش میگم نشون مادری یکشنبه رفته بودم دکتر شده بودم ٧٢کیلو یعنی رسماً یه هندوانه به تمام معنی گرد و قلمبه قربونت بشم می بوسمت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)